پایگاه خبری حیات - شهین مردانی؛ در دو دهه گذشته، اغلب دولتها در سراسر جهان با دغدغه کنترل رشد جمعیت و تنظیم نرخ تولد مواجه بودند. سیاستگذاریهای جمعیتی در بیشتر کشورها در دهههای پایانی قرن بیستم بر محدود کردن تولد و مهار افزایش جمعیت تمرکز داشت؛ گمان میرفت رشد جمعیت تهدیدی برای توسعه اقتصادی و منابع طبیعی است اما اکنون، ورق سیاستگذاری جهانی بهطور کامل برگشته؛ کاهش مداوم نرخ باروری، افزایش سریع جمعیت سالمندان، بحران نیروی کار، افت پویایی اقتصادی و نگرانی از آینده صندوقهای بازنشستگی باعث شده که بسیاری از دولتها جمعیت را نه یک چالش، بلکه سرمایهای استراتژیک و یکی از ارکان اصلی قدرت ملی بدانند.
در این شرایط، موجی جدید از سیاستهای تشویقی فرزندآوری در سراسر جهان شکل گرفته است. از دولتهای رفاهی اروپایی گرفته تا اقتصادهای بزرگ آسیایی، همگی در پی آناند تا با ایجاد جذابیت برای فرزندآوری، شیب نزولی نرخ تولد را متوقف کنند. این سیاستها تنها به پرداخت یارانههای نقدی محدود نمیشوند؛ بلکه مجموعهای از حمایتهای گسترده شامل مرخصی والدینی طولانیمدت، وام و تسهیلات مسکن برای خانوادههای دارای فرزند، معافیتهای مالیاتی، توسعه خدمات مراقبت از کودک، حمایت از مادران شاغل و اصلاح ساختار بازار کار را دربرمیگیرند.
با این حال، تجربه جهانی نشان میدهد که سیاستهای کاغذی و تبلیغاتی تأثیر پایداری بر رفتار جمعیتی ندارند. کشورهایی توانستهاند تا حدی در مهار بحران جمعیتی موفق باشند که سیاستهای خود را با واقعیتهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه گره زدهاند. در واقع، ترکیب همزمان مشوقهای اقتصادی مؤثر، حمایتهای اجتماعی پایدار و زیرساختهای واقعی برای زندگی خانوادگی شرط موفقیت این برنامهها بوده است.
بررسی تجربیات کشورهایی چون فرانسه، مجارستان، روسیه، چین، ترکیه، ژاپن و کرهجنوبی نشان میدهد که مسیر افزایش جمعیت، مسیری ساده و یکبعدی نیست. هر کشور، با توجه به ساختار اقتصادی و فرهنگی خود، الگوی متفاوتی از سیاستهای تشویقی را آزموده است. با این حال، پیام مشترک در همه این تجربهها آن است که جمعیت، فارغ از شرایط اقتصادی، یکی از عناصر اصلی قدرت ملی، پایداری اجتماعی و امنیت آینده کشورهاست. این واقعیت، امروز بیش از هر زمان دیگری در معادلات جهانی سیاست، اقتصاد و حتی ژئوپلیتیک اهمیت یافته است.
بیشتر بخوانید:
سقوط تولدها در سراشیبی جمعیتی/ قانون جوانی جمعیت روی کاغذ ماند!
آیا قانون جوانی جمعیت باعث تولد نوزادان معلول شد؟!
هزینه درمان ناباروری نجومی؛ بودجه حمایتی صفر!
فرزندآوری در پیچ و خم سبک زندگی و سیاستها/ چرا جمعیت ایران کاهش مییابد؟
رسانه و فرزندآوری؛ بازوی مشوق یا مانع پنهان سیاستهای جمعیتی؟!
فرانسه | الگویی موفق در ترکیب رفاه و حمایت از خانواده
فرانسه توانسته است با بهرهگیری از یک سیستم جامع رفاهی و سیاستهای حمایتی، نرخ تولد خود را در سطحی قابل قبول حفظ کند. دولت فرانسه بیش از سه درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف حمایت از خانوادهها کرده است و این منابع را به صورت گسترده در قالب مرخصی زایمان و پدری طولانیمدت با حقوق کامل، پرداخت یارانه نقدی ماهانه برای هر فرزند تا پایان تحصیل، ایجاد مهدکودکهای عمومی تقریباً رایگان و اعمال تخفیف مالیاتی پلکانی بر اساس تعداد فرزندان تخصیص داده است.
رسانههای فرانسوی بارها گزارش دادهاند که ترکیب این حمایتها با خدمات مراقبتی، انگیزه والدین برای فرزندآوری را افزایش داده و اکنون تجربه فرانسه بهعنوان نمونهای موفق و پایدار در سیاستگذاری جمعیتی در سطح جهان شناخته میشود. این کشور نشان داده است که حمایت اقتصادی و اجتماعی باید همزمان اجرا شود تا اثرگذاری واقعی بر نرخ باروری حاصل شود.
مجارستان | معافیت مالیاتی مادامالعمر و تسهیلات مسکن
مجارستان در سالهای اخیر سیاستهای تشویقی خود را بهطور ویژه بر حمایت از خانوادههای چندفرزندی متمرکز کرده است. این کشور معافیت مالیاتی مادامالعمر برای مادران دارای سه فرزند و تسهیلات ویژه مسکن ارائه کرده و علاوه بر آن بستههای حمایتی برای فرزند دوم و سوم نیز در نظر گرفته است. دولت با هدف افزایش انگیزه خانوادهها برای فرزندآوری، منابع خود را به گونهای تخصیص داده است که خانوادهها بتوانند از کمکهای مالی مستقیم، وام مسکن با نرخ بهره پایین و تخفیفهای مالیاتی بهرهمند شوند.
رسانههای مجارستانی و گزارشهای بینالمللی نشان میدهند که اگرچه اثر کوتاهمدت این سیاست محدود است، اما برنامههای بلندمدت دولت مسیر تثبیت نرخ تولد و تقویت انگیزه برای فرزندآوری را هموار کرده و تجربه آن بهعنوان نمونهای عملی از اجرای سیاستهای جمعیتی هدفمند مورد توجه سایر کشورها قرار گرفته است.
روسیه | سرمایه مادر؛ ترکیب حمایت مالی و مسکن
روسیه از سال ۲۰۰۷ برنامه «Maternity Capital» را آغاز کرده است تا خانوادهها را برای فرزندآوری تشویق کند. این برنامه شامل پرداخت کمکهای مالی و ارائه یارانه مسکن برای خانوادههایی است که فرزند دوم و سوم دارند و بودجه آن از منابع فدرال و منطقهای تأمین میشود. دولت روسیه با اجرای این برنامه، امکان خرید مسکن با وام یا یارانه را برای خانوادهها فراهم کرده و پرداخت کمک نقدی به والدین را نیز در دستور کار قرار داده است.
گزارشها نشان میدهند که این برنامه در مناطق مختلف اثر متفاوتی داشته است، بهطوری که در برخی مناطق با افزایش محسوس نرخ باروری مواجه شدهاند و در برخی دیگر اثرگذاری کمتر بوده است. تجربه روسیه نشان میدهد که ترکیب حمایت مالی و تسهیلات مسکن میتواند انگیزه واقعی برای فرزندآوری ایجاد کند، اما موفقیت کامل نیازمند هماهنگی منطقهای و زیرساختی است.
چین | لغو محدودیت سهفرزند و چالشهای هزینه زندگی
چین پس از سالها اجرای سیاست تکفرزندی، تصمیم گرفت قانون سهفرزندی را تصویب کند و بستههای تشویقی ارائه دهد. با این حال، خانوادهها همچنان با مشکلات اقتصادی، کمبود خدمات نگهداری کودک و هزینه بالای زندگی شهری مواجه هستند و این عوامل باعث شده است که نرخ باروری در کشور همچنان پایین باقی بماند.
گزارشها نشان میدهند که بسیاری از والدین علیرغم شعار امکان دسترسی آسان به مشوقها، از هزینههای تحصیل، مراقبت و مسکن نگران هستند و این امر انگیزه فرزندآوری را کاهش میدهد. تجربه چین تأکید میکند که تغییر قانون به تنهایی کافی نیست و سیاستهای جمعیتی باید با حمایت اقتصادی واقعی و زیرساختهای اجتماعی همراه باشند.
ترکیه | سیاست اعلامی با اجرای محدود
ترکیه سیاستهای تشویقی متعددی از جمله کمکهای مالی و مرخصی والدینی برای افزایش نرخ تولد اعلام کرده است، اما بسیاری از این سیاستها به دلیل نبود زیرساخت کافی و تخصیص محدود منابع، بهطور کامل اجرایی نشدهاند.
رسانهها گزارش دادهاند که اعلام سیاست بدون اجرای واقعی موجب شده است اثرگذاری این برنامهها محدود باشد و نرخ تولد تغییر قابل توجهی نکند. تجربه ترکیه نشان میدهد که اعلام سیاست بدون سرمایهگذاری واقعی و زیرساخت، اثر بلندمدت قابل توجهی ندارد.
ژاپن | سیاستهای گسترده اما ناکافی
ژاپن با هدف مقابله با کاهش شدید نرخ باروری، بستههای مالی و خدمات مراقبتی برای خانوادهها ارائه کرده، اما مشکلات ساختاری مانند ساعات کاری طولانی، فشار شغلی بالا و هزینه بالای مسکن مانع از اثرگذاری این سیاستها شده است. بسیاری از خانوادهها علیرغم دسترسی به حمایتها، به دلیل دغدغههای اقتصادی و اجتماعی تمایلی به فرزندآوری بیشتر ندارند. این تجربه نشان میدهد که پول و بستههای مالی به تنهایی نمیتوانند نرخ باروری را افزایش دهند و اصلاحات ساختاری در بازار کار و زندگی خانوادهها ضروری است.
کرهجنوبی | هشدار نسل فروپاشیده
کرهجنوبی میلیاردها دلار برای سیاستهای جمعیتی سرمایهگذاری کرده تا نرخ باروری را افزایش دهد، اما این کشور همچنان با پایینترین نرخ تولد جهان مواجه است. مشکلات اصلی شامل هزینه بالای مسکن، ساعات کاری طولانی، فشار اقتصادی بر خانوادهها و کمبود خدمات مراقبتی است. این کشور نشان میدهد که سرمایهگذاری مالی بدون اصلاحات ساختاری و زیرساختی، اثرگذاری محدودی دارد و برای رسیدن به نتایج واقعی، نیاز به اقدامات همهجانبه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی وجود دارد.
آلمان | کمک به درمان ناباروری و پوشش بیمه دولتی
در آلمان، نظام بیمه مقداری از هزینههای درمان ناباروری مثل IVF و ICSI را تحت شرایط خاص پوشش میدهد. زوجها برای بهرهمندی از کمک بیمهای باید ازدواج کرده باشند و سن زن کمتر از ۴۰ سال و مرد کمتر از ۵۰ سال باشد. همچنین بیمه دولتی (Statutory Health Insurance) حدود ۵۰ درصد از هزینه درمان را در برخی ایالات تأمین میکند و امکان انجام چند چرخه درمان وجود دارد. همزمان سیاستهایی برای کاهش فشار اقتصادی بر زوجهایی که به دنبال فرزند هستند وجود دارد، معافیت مالیاتی برای فرزندان و مرخصی والدینی از جمله این موارد به شمار میرود.
استرالیا | بازگشت یارانه IVF و حمایت از خانوادهها
در ایالت نیو ساوت ولز استرالیا برنامه «Fertility Treatment Rebate-2» تصویب شده که خانوارهای با درآمد متوسط و پایین بتوانند مبلغ تا ۲۰۰۰ دلار برای هزینههای درمان ناباروری (مانند IVF یا سایر فناوریهای کمکی تولیدمثل) با بازپرداخت دریافت کنند. این برنامه از اوایل سال 2025 اجرا شده و هدف آن کاهش هزینههای درمان برای کسانی است که تمایل به فرزندآوری دارند اما هزینهها مانع شدهاند.
کانادا | پیشنهادات قانونی برای گسترش دسترسی به IVF و مزایای پزشکی
در کانادا، دولت فدرال برنامههایی را پیشنهاد داده است تا درمان IVF به عنوان هزینه بهداشتی شناخته شود و افراد بتوانند آن را به عنوان کسر مالیاتی مطالبه کنند. همچنین قصد دارد بودجه کمک به فرزندآوری و حمایت از مادران و والدین در مراحلی مانند فرزندخواندگی یا مراقبت از مادران افزایش یابد. این پیشنهادها در برنامه انتخاباتی حزب لیبرال در سال ۲۰۲۵ مطرح شدهاند.
کشورهایی با مهدکودک عمومی ارزان
کانادا ــ کبک | مراقبت عمومی ارزان بهعنوان مدل جهانی
استان کبک کانادا از حدود سال ۱۹۹۷ برنامه مراقبت عمومی از کودکان را اجرا کرده که هزینه آن برای خانوادهها کمتر از ۷ دلار کانادا در روز است. سیستم مراکز مراقبت از کودک (CPE) به والدین این امکان را میدهد که کودکان زیر ۵ سال را تقریباً بین ساعت ۶ صبح تا ۶ عصر تحت مراقبت قرار دهند؛ غذا، فعالیتها و بسیاری خدمات جانبی در داخل هزینه روزانه گنجانده شدهاند. این سیاست باعث کاهش قابل توجه هزینه خانوادهها، افزایش مشارکت زنان در نیروی کار و بهبود وضعیت خانوارها شده است.
سوئد | تعیین هزینه بر مبنای درآمد خانواده و ساعات حضور کودک
در سوئد، خانوادهها بر اساس درآمد و ساعات حضور کودک در پیشدبستانی («förskola») هزینه پرداخت میکنند و دولت محدودیت قیمتی معین کرده است. برای مثال هزینه ماهانه پیشدبستانی در استکهلم به عنوان هزینه حداکثر تعیین شده وجود دارد و برای خانوادههایی لحاظ میشود که زمان حضور کودک بیشتر است، با این حال این هزینه همچنان نسبت به خدمات خصوصی بسیار کمتر است. این روش تضمین میکند که خانوارهای کمدرآمد نیز بتوانند فرزندان خود را به مهد بفرستند بدون اینکه بار هزینهای سنگین متحمل شوند.
نروژ | هزینه مقرونبهصرفه مهدکودک عمومی
در نروژ، دولت هزینه مهدکودکها را محدود کرده و هزینه کامل روزانه برای مراکز عمومی را به گونهای تنظیم میکند که برای خانوادهها قابل تحمل باشد. برای مثال در شهرهای بزرگ مانند اسلو و برگن، هزینه مراقبت روزانه در مهدکودک عمومی «Barnehage» با سقف دولتی تعریف شده و خانوادههایی که درآمدشان متوسط یا پایینتر است، از یارانه و تخفیف برخوردار میشوند. دولت علاوه بر این، هزینه غذا و فعالیتهای فوق برنامه را نیز به صورت جداگانه یا با هزینه کم از خانواده میگیرد تا فشار هزینه بر خانوار کاهش یابد.
فنلاند | یارانه قابل توجه مهدکودک و تعیین هزینه بر اساس درآمد
در فنلاند، دولت مراقبت از کودکان و آموزش پیشدبستانی را به میزان قابل توجه در پوشش یارانه قرار میدهد، بهگونهای که والدین بهطور معمول حدود ۱۴ درصد هزینه کل را میپردازند و بقیه توسط شهرداریها و دولت تأمین میشود. خانوادههای کمدرآمد برای پرداخت هزینهها معاف هستند یا بسیار کاهشیافته پرداخت میکنند. همچنین اگر خانوادهها بخواهند از مراقبت خصوصی استفاده کنند، دولت یارانهای به مؤسسات خصوصی ارائه میدهد تا هزینهها برای خانوادهها قابل تحملتر شود. پوشش هم شامل یارانه بر اساس درآمد است و این یارانه با توجه به تعداد کودکان و سن آنها متفاوت در نظر گرفته میشود. در شهرهایی مانند هلسینکی، والدینی که کودکشان کاملوقت در مهدکودک عمومی شرکت میکند، بسته به زمان حضور کودک هزینه کمتری میپردازند و کودک پنج ساله از صبح تا زمان شروع آموزش پایه میتواند چهار ساعت آموزش پیشدبستانی رایگان دریافت کند.
دانمارک | یارانه بر مبنای درآمد برای مهدکودک عمومی
در دانمارک، مهدکودک عمومی به صورت گسترده تحت یارانه دولتی قرار دارد و شهری مانند کپنهاگ برای خانوارهایی که درآمدشان کمتر از یک مقدار مشخص است، هزینه مهدکودک را حذف میکند. برای درآمدهای بالاتر، بخشهایی از هزینه تحت یارانه کاهشیافته پرداخت میشود. هزینه مهدکودک برای کودکان زیر سه سال و بالاتر بسته به سن کودک، موقعیت مهدکودک (با یا بدون وعده غذای روزانه) و تعداد ساعات مراقبت متفاوت است؛ بهعنوان مثال، فرزندان کودک زیر ۳ سال در حالت کامل مراقبت، هزینهٔ بیشتری دارند و مهدکودکهای بعد از سه سال سن معمولاً هزینه پایینتری دارند. این سیستم بر پایه درآمد خانوار تنظیم شده است تا خانوادههای کمدرآمد بتوانند بدون فشار مالی فرزندانشان را به مهد بفرستند.
نیوزیلند | ساعات رایگان آموزش پیشدبستانی + یارانه مراقبت
در نیوزیلند، دولت به خانوادهها کمک زیادی میکند تا هزینههای آموزش پیشدبستانی برای کودکان سه، چهار و پنج ساله کاهش یابد. کودکان در این سن میتوانند از ۲۰ ساعت آموزش پیشدبستانی رایگان در هفته بهرهمند شوند، مشروط بر اینکه به مراکز معتبر پیشدبستانی مراجعه کنند و زمان حضور از شش ساعت در روز تجاوز نکند. دولت برنامههایی مانند FamilyBoost را نیز اجرا کرده است که به خانوارهای درآمد متوسط و پایین کمک میکند بخشی از هزینه مراقبت کودک را بازپرداخت کنند و محدودیت درآمدی تا سقف مشخصی برای دریافت این یارانه اعمال میشود. همچنین حمایتهای اضافی برای برنامههای قبل و بعد از مدرسه و در تعطیلات برای کودکان در محدوده سنی معین دیده میشود تا بار مراقبت کودک بر خانوادهها کاهش یابد.
بازگشت به قدرت جمعیت؛ از سیاست یارانه تا بازسازی امید
کاهش نرخ باروری دیگر صرفاً یک مسئله اجتماعی یا خانوادگی نیست؛ این پدیده به دغدغهای راهبردی و ملی تبدیل شده که ابعاد اقتصادی، امنیتی و فرهنگی کشورها را به طور مستقیم تحت تأثیر قرار میدهد. تجربه کشورهایی که با بحران جمعیت مواجه شدهاند نشان میدهد آنچه در ابتدا بهعنوان «کاهش تولد» مطرح بود، در عمل به تهدیدی برای پایداری نظامهای اجتماعی و اقتصادی، دوام صندوقهای بازنشستگی و حتی توازن قدرت جهانی بدل شده است. در این چارچوب، جمعیت بیش از یک شاخص آماری، به سرمایهای استراتژیک و عنصر بنیادین قدرت ملی تبدیل شده و تصمیمگیران را بر آن داشته است تا جایگاه آن را در مرکز سیاستگذاری قرار دهند.
تحلیل روندهای اقتصادی و اجتماعی در کشورهای مختلف حاکی از آن است که رشد اقتصادی بدون نیروی انسانی جوان، خلاق و متعهد قابل تحقق نیست و هیچ سیاست فناورانه یا اقتصادی نمیتواند جای خالی نسلهای ازدسترفته را پر کند. حتی برنامههای تشویقی مالی و وامهای دولتی، بدون ایجاد اعتماد به آینده و احساس امنیت شغلی، اثرگذاری بلندمدت ندارند. تجربه فرانسه، مجارستان، چین و دیگر کشورها نشان میدهد سیاست جمعیتی موفق، ترکیبی از حمایت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است؛ جایی که فرهنگ عمومی، رسانهها و ساختارهای اجتماعی همراستا با اهداف جمعیتی تغییر میکنند.
برای ایران و کشورهایی با روند مشابه، اکنون فرصتی طلایی پیش روی سیاستگذاران است تا سیاست جمعیتی را از سطح برنامههای کوتاهمدت و مقطعی فراتر برده و آن را به یک راهبرد ملی برای بازسازی امید اجتماعی و اعتماد به آینده تبدیل کنند. آینده جمعیت نه در بودجههای محدود و مصوبات مقطعی، بلکه در بازتعریف نگرش جامعه نسبت به خانواده، فرزند و نسل آینده رقم خواهد خورد. ایجاد تصویری مثبت از فرزندآوری، تثبیت امنیت شغلی و اجتماعی نسل جوان و ارتقای اعتماد عمومی، زیربنای موفقیت سیاستهای جمعیتی در دهههای آینده خواهد بود.
انتهای پیام/
نظر شما